آوینا یکی یه دونه مامان و باباش

تولد دسته جمعی نی نی های آبان

1390/8/25 8:33
نویسنده : مامان آوینا
335 بازدید
اشتراک گذاری

دیروز عید غدیر بود و تولد دسته جمعی نی نی های آبان توی اتاق تولد سرزمین عجایب، خیلی خوش گذشت بعد از تولد هم 2 ساعت توی سرزمین عجایب از بازیهاش استفاده کردیم خیلی خوب بود، آوینای نازنینم تو یه خورده کوچولو بودی و زیاد متوجه نمی شدی چه خبره و یه موقعهایی بهانه می گرفتی (مخصوصا بعد از مریضی ات که هنوز کامل خوب نشدی، از چهارشنبه هفته پیش تا دوشنبه تب داشتی دیروز هم که تبت قطع شده همچنان بهانه گیری ات مونده و یا نمی دونم واقعا چی شده که هنوز حالت بهتر نشده، الهی فدات شم که امروز هم مجبور شدم تو رو ببرم مهد، دیگه نمی تونستم بیشتر از این خونه بمونم باید می اومدم سر کار. فکر می کنم از واکسن یکسالگی ات باشه که چهارشنبه برات زدم ناز گل زندگیم، آوین، گل بهاری من که توی پاییز برام شکوفه کردی زودتر خوب شو طاقت مریضی ات رو ندارم) عکسهایی که گرفتیم می تونه خاطره خیلی خوبی باشه برای بعدها که بزرگتر شدی، عزیزم باید بگم پارسال دقیقا روز عید غدیر بعد از بدنیا اومدنت برای اولین بار رفتیم خونه مامان جون یه عکس از پارسال هم میذارم نازنینم الهی صدها... سال زنده باشی چقدر بزرگ شدی توی این یکسال خانوم شدی کارهایی که می کنی، حرف زدن خاص خودت، منو مدهوش می کنه. الان دیگه می خواهی حرف بزنی چون هنوز خیلی چیزها رو نمی تونی بگی اول یه اشاره ای می کنی بعد لبهاتو مثل پچ پچ کردن تکون می دی و من دیونه ات می شم بیشتر و بیشتر. آوینای عزیزم تو مصداق کامل اسمت هستی به پاکی و رلالی آب عاشقانه دوستت دارممممممممممممم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)