عید 92: قشم
صبح 4 فروردین ساعت 9 حرکت کردیم و جاده ساحلی از بندر دیر به طرف بندرعباس رفتیم و جاده ساحلی مناظر بی نظیری داشت بی نظیر !!!! توی مسیر شعله هایی از چاههای گازها روشن بود و مسیر پر از آب انبار بود و کوههای بی نظیر جنوب و مناظر کویری بکر و رویایی و تخیلی ................ خلاصه شب ساعت 9، خونه نازنین اینا رسیدیم. آوینا خانوم از دیدن نازنین که هشت ماه از خودش کوچکتر بود و به اندازه یه اسباب بازی فروشی عروسک های جورواجور داشت ذوق زده شده بود ولی باید بگم حسابییییییییییییییییی سر هر چیز بیخود و باخود و سر هر آشغالی با هم دعواشون می شد و هر چند دقیقه یه بار جیغ بنفش سر می دادن و البته نوبتی سر هر چیزی، بهانه گیری می کردن و به تنهایی گریه وزاری راه ...