خرداد93
چند وقته زیاد حال و حوصله ندارم نه برای نوشتن نه برای خودم نه برای تو نه برای هیچ کس
توی عهد چهل روزه ام هم یه کمی کوتاهی کردم ولی در کل بد نبود ولی خوب مخصوصا دیروز بعد از جند روز بی خوابی و خستگی .......... ولی می دونم اصلا دلیل موجهی نیست
دوشنبه 6 خرداد صبح ساعت 6.30 حرکت کردیم به طرف مشهد و بعد از ظهر رسیدیم و اتاق گرفتیم و وسایل رو مرتب کردیم و رفتیم حرم شب مبعث (سالگرد قمری عقدمون) خیلی عالی بود خیلی دلم برای امام رضا تنگ شده و دلم هوای مدینه و مکه کرده بود ......................... صبح وسایل رو جمع کردیم و رفتیم حرم و بعد رفتیم بازار و برات یه چرخ خیاطی گرفتیم و خیلی خوشحال شدی عزیز دلم و قول گرفتی و بقیه جهیزیه ات هم جور کنیم!!!!!
بعد من رفتم نماز خوندم و چون تو خسته بودی با بابا (فداکار و از خودگذشته) رفتین ماشین و بعد که من اومدم حرکت کردیم و تو سریع خوابیدی و ما دو تا ناهار خوردیم و رفتیم خونه بی بی ........... ساعت 5 سه شنبه رسیدیم و ........... قربونی گوسفند و مهمونی و ............................. چهارشنبه هفته دیگه اش صبح ساعت 8 حرکت کردیم و بعد از ظهر ساعت 7 رسیدیم خونه و .................. 5 شنبه بعد از ظهر رفتیم برات اسکوتر گرفتیم .........
فعلا داخل منزل سوار اسکوتر می شی تا اطلاع ثانوی!!!!!! چون همش می ترسی دو چرخه سوارها و بچه های دیگه بیاد بهت بخوره یا خودت زمین بخوری و ما فعلا در حال روحیه دادن به تو هستیم ببینیم چی می شه!!!!!!!
راستی یه فرشته!!!!!!!!!!!!!!!!!! شبا میاد زیر بالشت جایزه میذاره!!!!!!!!!!!!!!!
البته بعد از دو سالگی تنها می خوابی ولی هر سال بعد از دو ماه زمستون که هوا خیلی سرد میشه و ما سه تایی پیش هم می خوابیم دیگه حاضر نمی شی بری اتاق خودت که امسال فرشته خانوم میاد برات جایزه بذاره که: آفرین دختر خوب که بزرگ شدی و توی اتاق خودت می خوابی
اخیرا برات خوراکی میذاره!!!!!!!!!!!!! و جالبه که می گی : مامان چرا فرشته وسایل مسایل نمیذاره!!!!!!!!!!!!!!
یا اینکه یه عروسکی که موقع بچگی باهاش بازی می کردی و من گفتم لابد یادت نیست و فرشته زیر بالشت گذاشت!!!!!! و تا چشمت رو باز کردی گفتی: مامان فرشته اینو از کمد در آورده بذار سر جاش!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
خیلییییییییییییییی ناز و بامزه شدی و انگار توی رویاها هستم و تماممممممممممممممم حرفهای ما رو دقیقا به جاش استفاده می کنی و واقعا دختر خوب و حرف گوش کن هستی و هر کس.................... تو رو می بینه توی دلش و البته به زبون آرزوی داشتن همچین بچه ای می کنه و من
از خداوند بزرگ شاکرم به خاطر سلامتی وجودت و اینکه فوق العاده و بی نظیر و خاص هستی برای من
این روزها این دعا ورد زبونم هست:
خدایا همه بچه های عالم رو از شر انس و جن و بلایایی که به ذهن و فکر هیچ کس نمی رسه و آسیب های روحی و جسمی حفظ کن
خدایا روا مدار هیچ بچه ای از پدر و مادرش و هیچ پدر و مادری از بچه اش جدا بشه (البته بیشتر منظورم دوران کوردکی و نوجوانی و وابستگی بچه هاست وگرنه قانون طبیعت رو که نمیشه دست زد و جدایی برای زندگی مستقل و مرگ حق هست)