عزیز دلم راه رفتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت

عزیزم عسل بانوی زندگیم کبوتر کوچولوی من دیشب برای اولین بار بدون اینکه ما پیشت باشیم و تشویق و درخواست کنیم، خودت شروع به راه رفتن کردی و هر جا می خواستی بری تا جایی که می تونستی راه میرفتی و هر جا نمی شد چهار دست و پا و یا با کمک وسایل ادامه می دادی.

عزیزم این ماجرای راه رفتن از 24 مهر که تونستی روی پاهات بایستی شروع شده بود و بالا خره بعد از سه ماه بطور مستقل راه رفتی و قدمهاتو روی این زمین مستقل گذاشتی عزیزکم الهی هیچوقت من و تو بی همدیگه نشیم

عزیزمممممممممممممممممممممممممممم عاشق همه رفتارهات هستم

نمی دونی چقدر دیوونه می شم وقتی دستت رو میذاری رو بینی ات و میگی سیس سیس و... می خندی

نمی دونی وقتی یه تکه پارچه که پیدا می کنی و می اندازی رو سرت و نماز می خونی، می خوام همونجا قورتت بدم وای نمی دونی چقدر بامزه می شی

لی لی حوضک و کلاغ پر و بع بعی گفتنت که به اندازه یه گله بع بعی برام بع بع می کنی می خوام اون زبونتو بخورم ناز و خوشگلم پیشی هم میگه میو اینو فقط یه دونه می گی و هاپ و جوجو رو هم می گی چی می گه قربون اون زبون شیرینت برم

دیگه کارت این شده هر عروسکی بر می داری چشم و دهن و بینی شونو نشون می دی قربون اون انگشتای نازت بشم

تو مثل یه فرشته می مونی فرشته ای که بال و پر نداره و اومده رو زمین فقط و فقط برای دل مامانشششششششششششششششششش هیچ بچه ای مثل تو آروم و سازگار نمی شه آوینم اگه خوب غذا می خوردی مطمئنا من دیگه هیچ نگرانی نداشتم و می شدم خوشبخت تریننننننننننننننننننن مادر دنیا ولی اشکال نداره اصلا ناراحت نیستم همین کم غذا خوردنت رو هم دوست دارم وای آوین وقتی غذا رو میارم صورتت رو اونوری می کنی به معنی اینکه نمی خوای من عاشق این کارت هستم اینقدر تکرار می کنم تا این حرکتت رو ببینم بعد هم می گیرم اونقدر می بوسمتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت که حتما کلافه می شی و بعد هم بغلت می کنم و غلت می زنم و تو خوشت میاد از این کار و اونقدر سر به سرت میذارم و برات همه جوره دلقک بازی در میارم تا تو یه ذره چیزی بخوری

آنی من عاشق این هستم زودتر بزرگ بشی و برام همدم بشی نمی دونی از وقتی اومدی توی زندگیم دیگه هیچییییییییییییییییییییییییییییییییییی نمی تونه منو ناراحت کنه همهههههههههههههههههههههه زندگیم شده تو تو تو تو تو تو تو تو ........................................

آوینای عزیزم خیلیییییییییییییییییییییییییییییییییییی منتظر راه رفتنت بودم اینکه دستت رو بگیرم و این دنیا رو با هم طی کنیم و دنبالم بیایی وای عاشق این بودم من برم و تو دنبالم بیایی

دیروز همش دست تو رو گرفته بودم و کل خونه رو با هم گز کردیم و تو از این کار لذت می بردی و خوشحال بودی برعکس قبلها که زود از راه رفتن حوصله ات سر می رفت

ای عشق من همیشه در مسیر زندگی قدمهات استوار باشد و روی صراط مستقیم و حق

یاد و یاری خدا همیشه پشت و پناهت