آوینا یکی یه دونه مامان و باباش

شرح حال کوتاه از سه ماهه اول سال 1391

1391/4/3 11:55
نویسنده : مامان آوینا
268 بازدید
اشتراک گذاری

آوینای من قربونت برم خیلی ماهی عزیز دلم تو فوق العاده ترین مخلوق خدا هستی

ای تماشایی ترین مخلوق خاکی در زمین

آسمانی می شوم وقتی نگاهت می کنم

آوینا نمی دونی مامان چقدر بزرگ شدی برای خودت خانوم شدی

برات نوشته بودم که قبل از عید می تونستی حرف بزنی ولی بعد از عید هر روز حرف زدنت پیشرفتش اونقدر زیاده که دیگه من نمی تونم بگم چی ها میگی چون همه چی رو می گی مخصوصا از دهم خرداد قبل از رفتنمون خونه مامان جون انگار یهو نطقت باز شده باشه مثل یه طوطی همه چی رو برای مامان می گی و اسم همه رو می گی و من می زنم به سینه ام و همش قربون صدقه ات میرم، همه از ابراز علاقه شدیدددددددددددد من به تو به وجد میان، آخه خوشگلم نمی دونی چقدر عاشقت هستم

همیشه موقع خالی کردن ظرفشوئی چنان خودتو هلاک می کردی و می خواستی بیایی پیشم و من مانع می شدم ولی یه بار بعد از عید تصمیم گرفتم با هم اینکارو بکنیم نمی دونی آنیای مامان (اسمی که اکثرا به اون صدات می کنم گل بهاری مامان) مثل یه بانو کمکم کردی و اصلا نمی تونستم باور کنم این خودت هستی و دیگه شدی همکارم خوشگل بانوی من......

میایی می شینی آشپزخونه آب بازی می کنی جمع و جور می کنی (چه جمع و جور کردنی همه آشپزخونه رو یه لقمه می کنی در عرض چشم برهم زدنی)

اسباب بازی جمع می کنی و .... آشغالها رو جمع می کنی و .... و .....

اونقدر فاصله طولانی شده دیگه نمی دونم چیها رو بگم همش مثل یه فیلم جلوی چشمم هست

از همه چی عکس و فیلم گرفتم همش برات نشون میدم تا بعدا ببینی

ولی آوینای ناز من یه موقعهایی کارهایی می کنی که می دونم اگه برم دوربین بیارم تو دنبال من میایی و کارت رو ول می کنی برای همین تصمیم می گیرم همون لحظه لذت میبرم و منتظر می شیم تا اگه تکرار کردی یه بار شکارت کنم

عزیز دلم یک بابایی هستی و همه فک و فامیل و دوست و آشنا از رابطه غیرقابل توصیف عاشقانه شما حرف میزنند یعنی اگه بابایی باشه به هیچ عنوان طرف من نمیایی و فقط و فقط بغل بابایی اروم میشی و بابا چقدر تو رو دوست داره و لوست می کنه همینه که اینقدر بهش وابسته شدی (همین موضوع باعث شده که احتمالا من امسال نمی تونم برم خونه مامان جون تنها بمونم چون تو بدون بابایی محاله؟؟!!!)

خیلییییییییییییییییییی حساس و مهربون هستی وای اگه صدای گریه یا جیغ یه بچه بیاد، وای اگه یه بچه زمین بخوره تو با تمام وجود ناراحت میشی و بغض می کنی....

میریم پارک تاب سوار میشی هر موقع بهت میگم یه نی نی دیگه هم میخواد سوار میشه سریع قبول می کنی و میگی باشه یک شیرین میگی باشه دلم غش میره (بر خلاف خیلی از بچه ها که گریه می کنند خیلی خوشحالم که تو خیلی دختر حرف گوش کن هستی البته ناگفته نماند که خیلی وقتا ناراحت میشم که اینقدر آروم و حساس و مهربون و حرف گوش کن هستی آخه میترسم ... این حرفها رو ولش کن ماه بانوی من، قرار نیست که ما خوب نباشیم تا اینکه از بقیه که خوب نیستن آسیب نبینیم مگه نه؟)

عزیزم میدونی چقدرررررررررررررررررررررررر برات کتاب می خونم انگار هم داری از من امتحان می گیری وای اگه یه کلمه رو جابجا بگم قربونت برم ماه خوشگل منننننننننن

نقاشی می کشی چه نقاشیهایی قربونت برم همش هم دست منو میذاری رو دفتر و می کشی و همش میپرسی اینییییییییییییییییییییییییی اونیییییییییییییییییییی

این "اینی" و "اونی" خیلی وقته شده کلمات معروف تو که یعنی اینکه: این چیه و اون چیه قربونننننننننننننننننننننننن اون زبون شیرینت بشم

عزیزدلم اونقدر خوب و ناز هستی هر وقت بهت می گم یه کاری بعدا بکنیم یا یه طور دیگه یه کم که باهات صحبت می کنم قبول می کنی و می گی "باشه" وقتنی می گی باشه من ضربان قلبم میره رو هزار آخه نمی دونی چقدر ناززززززززززززززززززز می گی الهی فدای اون حرف زدنت بشم کبوتر کوچولوی من

در ضمن دختر قشنگم دیگه از عمو دکتر یا خاله دکتر نمی ترسی وقتی می خواد تو رو معاینه کنه بهت میگیم بذار عمو دندوناتو نگاه کنه یا گوشواره تو رو نگاه کنه یه کم حالت بغض می گیری و احتیاط ولی گریه نمی کنی خیلی خوشحالم که اینقدر دختر خوبی دارم

میدونی چیه آنیای من نمی دونم چیها بگم ولی حافظه ام خوبه (با توجه به اینکه خاطرات سالها قبل مو به مو توی ذهنم هست) پس مطمئنم که همه کارهاتو برات میگم خوشگل من دوستت دارم ماه بانوی من

یه چیزی بگم روزی هزار بار تو با اسمهای نانازی صدات میکنم بابات میگه این دختر خوشگل تو چقدر اسمممممممممم داره

آنیا اونقدر حرف دارم تا روزها برات بنویسم تمام نمیشه

عزیز دلم حرف همیشگی من "تنها بهونه زندگیم عاشقانه دوستت دارممممممممم"

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)