آوینا یکی یه دونه مامان و باباش

اولین باری که مامان گفت

1390/7/24 10:40
نویسنده : مامان آوینا
284 بازدید
اشتراک گذاری

آوینای زندگیم قربون مامان گفتن بشم دیشب برای اولین بار مامان گفتی و همش داشتی تکرار می کردی و از ذوق کردن من و بابا حسابی تعجب کرده بودی اونقدر بوسیدمت که داشتم غش می کردم آوینای نازم فدات بشم، آنییییییییییییییییل مامان قربون مامان گفتنت بشم

 البته نازگلکم اگه بخوام مممممممممم نننننننننن بببببببببب ددددددددددد دادادادادا ............... گفتنت رو حرف زدن حساب کنم از سه ماهگی مفصلا داری سخنرانی می کنی (همه می گفتن نسبت به همسن هات زیاد حرف می زنی) ولی عزیزکم الان یه ماهی می شه که دیگه خیلی از آواها رو مشخصتر می گی. یه هفته ای توی هشت ماهگیت که خونه مامان جون بودیم یهو شروع کردی به حرف زدن و    آیدین            آقاجون          اتل متل           گفتی ولی ما مجبور بودیم برگردیم تهران و من و تو تنها شدیم و دیگه هر کاری کردم حرف نزدی. می گن بچه هایی که یهو بعد از حرف زدن ساکت می شن وقتی دوباره به حرف بیفتن سریعتر پیشرفت می کنن

آوینکم قربون حرف زدنت ها برم، دیگه مامان از این به بعد یه همزبون داره

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)